دلم گرفته آقا

دلم گرفته آقا
منتظرم! منتظر دلى از جنس نور، کسى از قوم خورشيد! کسى از نژاد نفس هاى گرم! مردم نيز منتظرند!و غرق در لحظه هاى انتظار، نيازشان را از لابه لاى نفس هاى حيران خود بازگو مى کنند. شقايق ها منتظرند! منتظر کسى که به فرهنگ شبنم ايمان بياورد. کسى که آيينه هاى مکدر زمانه را در هم بشکند و اشک هاى ارغوانى را از کوچه هاى پريشانى نجات دهد. کوچه ها چشم به راهند! کوچه ها نيز چشم به راهند! چشم به راه قدم هايى هستند که زخم هاى بى رحم گمراهى را از چشمان مردم پاک کند. کوچه ها منتظر چشمان باران زايى هستند که با قدم هايش جان مردم را به شبنم اشک ها بشويد. جاده ها منتظر رهگذرى هستند که براى هميشه خواهد ماند. منتظر قدم هايى که تن مرده کوچه ها را زنده مى کند. لاله ها منتظرند! در اين عرصه انفجار بلا، مردم ياد لاله ها را بين کوچه هاى اين شهر خاموش گم کرده اند و حتى امواج درياى عاشق سر بر ساحل نگاه هايى تيره مى گذارند و سرود عطش را سر مى دهند. لاله ها منتظرند؛ منتظر کسى که همزاد موج هاى خورشيدى است. کسى از جنس ابر، پريزاد باران. عاشقان منتظرند! عاشقان بى تابند، بى قرارند تا هم آواز شيدايى صبح فردا باشند اى دريا تبار، بر گونه هاى امت ببار. عاشقانت صبورند، منتظر خواهند ماند. و باز هم جمعه... و نيآمدي.... چقدر اين جمعه ها در گذرند... اما کدامين جمعه....


|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : عاشق المهدی
تاریخ : یک شنبه 19 بهمن 1393
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: